در قاب پنجره باد بود و باران بود و تو که رفتی...
می گشایمش، باد نیست باران نیست و تو که رفته ای...
---------------------------------------------------
سالهاست که معنای این را نفهمیدم "رفت و آمد"یا "آمد و رفت"
آدم ها میروند که برگردند با می آیند که بروند..؟؟؟
---------------------------------------------------
هیچ انتظاری از کسی ندارم! و این نشان دهنده ی قدرت من نیست! مسأله، خستگی از اعتماد های شکسته است.
---------------------------------------------------
شبی باران شبی آتش شبی آیینه و سنگم
شبی از زندگی سیرم شبی با گریه می جنگم
تو آتش میشوی بر خرمن احساس تنهاییم
تو را با هر نفس می بویم اما باز دلتنگم
---------------------------------------------------
کبریت بزن به دلتنگیم با تبسمی، تاریکم بسیار تاریک...!؟
---------------------------------------------------
من به خط و خبری از تو قناعت کردم
قاصدک! باز نگویی که خبر یادم نیست
---------------------------------------------------
می خواستم طوری دگر باشد ولی هر بار/
دنیا پس از تصمیم من یک طور دیگر شد/
هر بار پس از بازی دنیا باز میگویم/
آرام باش و فرض کن اینطور بهتر شد.
---------------------------------------------------
واحد اندازه گیری فاصله "متر" نیست "اشتیاق" است. مشتاق که باشی حتی یک قدمم فاصله ای دور است
---------------------------------------------------
انگشت های هیس، مارا از هر طرف نشانه گرفتند
انگار غوغای چشم منو تو، سکوت را در کتابخانه رعایت نکرده بود
---------------------------------------------------
آرزوها آنجاست...در ته طاقت کوه/پشت دیوار ابد
در دل قصر بزرگی که کرانش... تا نمی دانم هاست
حرف ما بر سر این بود، سر انجام کجاست...؟؟؟
---------------------------------------------------
تمام بعد از ظهر را با کابوس پرنده ی کوچکی سر کردم
که به هوای گلدان پشت پنجره آمد و به شیشه می خورد
---------------------------------------------------
بر دردهایم نشانه می گذارم، تا بدانم کجا دستان خدا را رها کردم؟؟
---------------------------------------------------
در گیر رفتنم به گمانم نمی شود
یک تکه عشق در چمدانم نمی شود
باید برای خود کفنی دست و پا کنم
حالا که عشق قد دهانم نمی شود
---------------------------------------------------
اگر دل کندن آسان بود، فرهاد به جای "کوه" "دل" می کند
---------------------------------------------------
دلم تنگ است برای تن یخ بسته ی وفا
که در دل خاک شهر خیانت خفته است
---------------------------------------------------
در خانه ی کوچک من چیزی نیست که به تو هدیه کنم
سهم من از آسمان هر چه شد برای تو
---------------------------------------------------
چوپان قصه ی ما دروغگو نبود، او تنها بود و از فرط تنهایی
فریاد گرگ سر می داد افسوس که کسی تنهاییش را درک نکرد و همه
در پی گرگ بودند! در این میان فقط گرگ فهمید که چوپان تنهاست
---------------------------------------------------
سینه ام یک دفتر تا خورده است
واژه هایش خیس و سرد و مرده است
من نمی گویم ولی انصاف نیست
دوری ات گویی دلم را برده است
---------------------------------------------------
آن بهــــــــــــــــــــــار که مرا به این دنیای خاکی آورد، رفت و
پشت سر خودش را هم نگاه نکرد تا من همیشه زمستانی بمانم
11007 بازدید
7 بازدید امروز
0 بازدید دیروز
15 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian